از برخی از آیات قرآنی این نکته به دست می آید که قیامت و آخرت الان نیز موجود است و بر پا شده است؛ البته می توان از فعل ماضی که در آیات قرآنی در تبیین حقیقت قیامت و آخرت مطرح شده دانست که قیامت تحقق وجود دارد و موجود است.
اما پس چرا ما هماره از خود و خدا و رسولان می پرسیم: کَی قیامت بر پا می شود؟ البته بر اساس آموزه های وحیانی قرآن، «کی» معنا ندارد؛ زیرا اولا مساله قیامت بیرون از زمانی است که ما می شناسیم؛ دوم این که اصلا وقتی این نظام کنونی دنیا با زمین و آسمان آن جمع شده و سپس تبدیل به نظام دیگری شود(ابراهیم، آیه 48)، نمی توان از زمان پرسید؛ زیرا شاید در نظام دیگر اصلا زمانی نباشد؛ زیرا زمان بر اساس حرکت چیزی مانند زمین به دور خود یا دور خورشید و مانند آن محاسبه می شود و حساب زمانی این گونه است؛ چنان که خدا می فرماید: هُوَ الَّذِی جَعَلَ الشَّمْسَ ضِیَاءً وَالْقَمَرَ نُورًا وَقَدَّرَهُ مَنَازِلَ لِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنِینَ وَالْحِسَابَ مَا خَلَقَ اللَّهُ ذَلِکَ إِلَّا بِالْحَقِّ یُفَصِّلُ الْآیَاتِ لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ ؛ اوست کسى که خورشید را روشنایى بخشید و ماه را تابان کرد و براى آن منزلهایى معین و مقدر کرد تا شماره سالها و حساب را بدانید. خدا اینها را جز به حق نیافریده است. نشانه هاى خود را براى گروهى که مى دانند به روشنى بیان مى کند. (یونس، آیه 5؛ اسراء، آیه 12)
به هر حال، از آیات قرآنی به دست می آید که پرسش از زمان «متی» درباره قیامت نادرست است؛ و خدا در برابر این پرسش، پاسخی می دهد که می بایست در حقیقت پرسش دیگری مطرح شود که پاسخ آن همان است که در آیه می آید. به عنوان نمونه وقتی می پرسند: یَسْأَلُونَکَ عَنِ السَّاعَةِ أَیَّانَ مُرْسَاهَا ؛ در باره ساعت یعنی رستاخیز از تو مى پرسند که فرارسیدنش چه وقت است و چه زمانی لنگر می اندازد؟ (نازعات، آیه 42) خدا در پاسخ می فرماید که شما می بایست در باره منتهای سیر خودتان بپرسید و این که هوشیار و هشدار باشد برای آن نهایت خویش که با آن مواجه می شوید.(نازعات، آیات 43 تا 46)
در جایی دیگر نیز می فرماید که لنگر انداختن این کشتی در حرکت وقتی دارد که پوشیده بر شما است و آشکار نیست و امری ناگهانی است که اصلا وقت در آن معنا نمی یابد، و شما می بایست در اندیشه کار خویش باشید که مهم است.(اعراف، آیات 187 و 188)
از برخی از آیات دیگر این معنا به دست می آید که این حقیقت الان وجود دارد و این گونه نیست که بعدها ایجاد شود؛ یعنی الان نیز آخرت و قیامت وجود دارد و امری موجود است(آل عمران، آیات 131 و 133؛ نجم، آیات 14 و 15)؛ چنان که از عقاید شیعه است که بهشت و دوزخ الان نیز موجود است(بحار الأنوار، ج 8، ص 125 – 126؛ شیخ صدوق، أمالی، ص 461؛ شیخ صدوق، الاعتقادات، ص 79؛ سید عبدالله شبر، حق الیقین فی معرفة أصول الدین، ص 465،) تنها چیزی که اتفاق می افتد این که «کشف» می شود؛ یعنی چیزی که در پرده است، با کنار رفتن پرده کشف می شود. چنان که وقتی انسان می میرد، پرده از دیدگان بصیرت کنار می رود و به بینایی می رسد و بصیرت می یابد؛ چنان که خدا می فرماید:لَقَدْ کُنْتَ فِی غَفْلَةٍ مِنْ هَذَا فَکَشَفْنَا عَنْکَ غِطَاءَکَ فَبَصَرُکَ الْیَوْمَ حَدِیدٌ ؛ به او مى گویند: واقعا که از این حال سخت در غفلت بودى، و ما پرده ات را از جلوىت برداشتیم و بصیرت و دیده ات امروز تیز است. (ق، آیه 22)
پس آن چه اتفاق می افتد کنار رفتن پرده برای دیدن امر موجود است؛ پس نمی بایست از این حقیقت به شگفتی رسید؛ زیرا خدا می فرماید: لَیْسَ لَهَا مِنْ دُونِ اللَّهِ کَاشِفَةٌ أَفَمِنْ هَذَا الْحَدِیثِ تَعْجَبُونَ؛ جز خدا کسى کاشف و پرده بردارنده آن نیست. آیا از این سخن عجب دارید و شگفت زده می شوید؟! (نجم، آیات 58 و 59)
در روایات نیز به شکلی به این حقیقت اشاره می شود آن جا که گفته می شود: مَن مَاتَ فَقَد قَامَت قِیَامَته؛ هر کسی مرد قیامت او بر پا شد.(بحارالانوار، ج 58، ص 7) از همین روست که مرگ انسان حقیقت موجود را می بیند و در برزخ قرار می گیرد که دروازه آخرت است؛ چون از دروازه گذشت، در گذشت. پس قابل بازگشت نیست مگر به رجعت خاص برای افراد خاص. مرگ دروازه ورود به عالم برزخ و آخرت است و قبر حقیقی همان جایگاه؛ زیرا قبر حقیقی نه این مادی دنیوی(بحارالانوار، ج 6، ص267)، بهشت و دوزخ افراد است: «رَوضَةٌ مِن رِیَاضِ الجَنَّةِ أَو حفرَةٌ مِن حفَرِ النِّیرَان» (امالی، شیخ طوسی، ص 28)